معاملهگر یا خدای مهربان من
سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۹ ق.ظ
اول گمان کردم اهل معاملهای
چیزی گرفتی که عوضش چیزی بدهی، صرفنظر از ارزششان
بعد کمی عاقلانهتر فکر کردم
بیشتر که دقیق شدم، دیگر مطمئن شدم که این صفت به تو نمیچسبد
این کجایش معامله است که در عوض چیزی که من از دستش دادم، تو چیزی به من عطا کنی؟!!
با کدام منطق؟!
معاملهگری را به تو چسباندهاند
تو اهلش نیستی
لا اقل اینجا نه
تو اهل بخشش و مهربانی هستی
اهل رحمانیتی
اهل رحیمیت
ببخش مرا، که بخشش برازندهی توست و بخشیده شدن نیاز من