میخوام یکم حرف خوب بزنم
یکی از بهترین لذتهای من تو این دنیا اینه که یه خودکار رو تموم کنم
واقعا وقتی خودکارم جوهرش تموم میشد و دیگه نمینوشت کیف میکردم
در تمام کردن خودکار لذتی هست که حتی تو انتقام هم نیست!
اما یادم نیست آخرین بار کی بود که با یه خودکار اینقد بنویسم که تموم بشه
حالا که فک میکنم میبینم شاید دلیل خوشایندیاش واسم اینه که تلاشمو میاورد جلو چشمم
نا خودآگاه تلاشمو حس میکردم
و از خودم راضی میشدم و باعث میشد شاد بشم
آدم تجربههای تلخ رو دوست نداره
اما همین تجربههای تلخ هستن که روش زندگی درست را به آدم یاد میدن
چند سال پیش - حدود ۲ سال پیش
میخواستم کاری رو شروع کنم
رفتم پیش کسی که قبل من شاخهای از اون کار رو میکرد
ازش پرسیدم کدوم شاخه بهتره؟ کدوم پولش بیشتره؟ :)
گفت اونی که بهش علاقه داری!
پیش خودم گفتم چقد احمقه! یعنی واقعا نمیفهمه فلان شاخه بهتره!
اما الان بعد ۲ سال به حرفش رسیدم
البته دقیقترش اینه که الان بعد دو سال جرات پیدا کردم اعتراف کنم
چند ماه -شایدم چند روز! - بعد از شروع فهمیدم که حق با اون بود!
بگذریم
به هر حال به خاطر دو سال عمری که صرف این کار کردم ناچارم تمومش کنم
دو سال به قیمت کسب یک تجربه، چه تجربهی گرون قیمتی، کاش ارزشش رو داشته باشه